به گزارش ایثار از ایلام؛ آغاز صبح از مصطفی پیامکی رسیده بود، پیام تسلیت شهادت سردار سلیمانی!
خشکم زد! برای ساعت ها دچار ایست فکری شدم، طوفان درون و باران اشک مجالم نمی داد. حاج قاسم را بی رنگ و ریا دوست می داشتم. وقتی عید ۹۶ سردار به دیدار مادر شهیدی رفته بود، در پانوشت عکس آن عید دیدنی و به تاریخ ۱۳۹۶/۱/۴ این یادداشت را در فضای مجازی نشر دادم.
قاسم، سرباز وطن
قاسم، فرزند دلاور ایران، نخل کویر سختی ها، بقیةالسیف و سیمای جهاد و شهادت.
نمی توانم اظهار نکنم که دوستش دارم چنان جان!
سردار، در دست و دامن لطف خدا باشی!
امروز، خبر شهادت این جان سوخته در آتش خصم، دل و جان مرا سوخت.
عبد خاشع خدا، سرباز خاضع و متواضع ملت، "ابر مرد مجاهد قرآن و عترت "، "سردار بزرگ و پر افتخار اسلام"، حبیب سپاه حسین (ع)، رایت همیشه در اهتزاز شجاعت، امان دل های بی قرار اکراد و اعراب، پناه و چراغ فروزان امید دخترکان خرد سال اسیر بی کس و کاشانهٔ ایزدیِ در نکاح جهاد داعش، محور وحدت مسلمان و مسیحی و شیعه و سنی، قهرمان فرا ملی و منطقه ای قلب ها، سردار قاسم سلیمانی آسمانی شد و یاران شهیدش در آغوش استقبالش فشردند. خدا مشتری جان مؤمن مهاجر مجاهد مؤدب شد و به حیات ابدی مجاورت خود رساند و بر مائدهٔ بی منتهای رزق کریمش میهمان نمود.
سیمای خود ساختهٔ ایمان و عمل صالحی که به قدم صدق سینای خوف و گردنه های خطر و سختی پیموده بود، صیاد ساکن ابدی دل ها شد و به وادی مقدس طوای دیدار نائل آمد و آنکه در پی قبسی آمده بود به "نورالسماوات و الارض" رسید و جسم و جان در آن نورانیت مطلق مستحیل نمود.
حاج قاسم همواره بود، هر جا و هر زمان خبر از خطر و حادثه ای بود او هم بود. اگر جنگ بود قاسم هم بود، سیل بود قاسم بود، زلزله بود قاسم بود، دل بی قرار و جان در آزاری بود قاسم بود. او هرگز لباس مجاهدت و خدمت از تن نگرفت، بلند آوازگی سلیمانی از این خدمتگزاری و خاکساری بی منت و ریای اوست.
سرداریِ سلیمانی بیش و پیش از آنکه به اعتبار ستاره ها و نشان های نظامی نشسته بر دوش او باشد، بر این حقیقت مبتنی است که خود بر دوش دل های مشتاقان بی شمارش به خجستگی نشسته است.
قاسمِ بلند نظر و والا همت ملت از ورود در جزئیات امور و مشاجرات و اختلافات پرهیز و احتراز عالمانه و فکورانه نمود، دوستی و وفا را پاس داشت و خدا و مردم را در دیدگانش بزرگ دید و برفرازمندتربن ستیغ قلهٔ قلوب ایستاد، از این رو قاسم محبوب دل هاست و خبر شهادت او سوگ تمامی اسوه ها و اسطوره های این دیار کهن را بر ملت تازه می کند، ایران یک چشم می شود و آن چشم در شهادت سردار فداکار قهرمانش می گرید و ملت در یک صف می ایستد و آن صف سوگ و میثاق با خون مطهر فرزند دلیرش قاسم سلیمانی است و هر خانه و خانوار ایرانی سوگوار عزای قاسم اش می شود و هر کس از هر صنف و سلیقه ای قاسم را قاسم خود می داند، چون قاسم متعلق به همه بود، آفتاب بلند دلیری و دلبری و فروتنی که بر همگان می تابید و در دستان تنگ و کوتاه انحصار نمی گنجید.
حاج قاسم، مجاهد مصلحی بود که برای فرونشاندن شعله های جنگِ افتاده در حرث و نسل مردم می جنگید.
در نگاه ژرف خدا محور و معاد باورِ قاسمِ زینب، حریم انسان همچون حرم زینب (س) حرمت داشت و بدین سبب مدال مدافع حرم انسان فارغ از مرز و ملیت و مذهب، بر سینهٔ سردار سلیمانی می درخشد.
گر چه سردار به پاداش سالیان مجاهدت خالصانه اش فیض عظیم شهادت رسید، اما خلأ وجود او به عنوان گنجینهٔ بی بدیل چهار دهه تجربهٔ اندوختهٔ ممتد در میدان کار و کارزار و پیکار، ثلمه ای است که جبران آن را باید متضرعانه از خداوند علیم قدیر تمنا نمود.
ناسنجیده سخنی نیست اگر گفته شود سردار سلیمانی، " حبیب جبهه های نبرد با داعش "مرد بی تکرار نسل در نسل ایرانیان خواهد ماند و مادران آینده، " قصهٔ قاسم " را بر کودکانشان خواهند خواند، اما خبر عروج آسمانی او عطر جهاد در فضای ایران پراکند و شوق شهادت در جان ها برانگیخت و
میرِ علمدارِ شهید "عروة الوثقا"ی وحدت و همدلی ایرانیان برای گذر از عقبات صعوبت و کدورت ها شد و همگان غبار رنجش به باران اشک بر شهادت سردار محبوبشان فرو نشاندند.
آنگونه که حیات سردار سرشار از مجاهدت برای تعالی این مُلک و ملت بود، شهادت سرخ و خون مطهرش نیز مؤلفة القلوب دلدادگان ایران و اسلام و دارالتقریب عبور از فاصله ها، گشودن گره از دل ها و گرفتاری ها و فتح سنگرهای نیازموده خواهد بود.
مرور تجربهٔ زیستهٔ این سردار رشید شهید به ما می رساند که مهم ترین پیام خون پاک او؛ تلاش برای کارآمدی بیشتر، گشودن گره از گرفتاری های مردم، دشمن ستیزی مدبرانه و بر افراشتن و به اهتزاز درآوردن پرچم وحدت ملی بر محور ولایت است.
روح بلندش شاد و راه روشنش پر رهرو باد.
انتهای پیام/