Quantcast
Channel: پايگاه اطلاع رسانی بنياد شهيد و امور ايثارگران - آخرين عناوين ایلام :: نسخه کامل
Viewing all articles
Browse latest Browse all 4213

روایت پرستار جهادگر در خصوص نحوه ورودش به جبهه

$
0
0
به گزارش ایثار از ایلام؛ پرستار جهادگر علی نورمرادی در تیرماه ۱۳۴۸، در روستای بسطام آباد از توابع شهرستان دره‌شهر به دنیا آمد. وی در سال ۱۳۶۷ وارد دانشکدۀ پرستاری شد و در حال حاضر نیز دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد می باشد، قریب به سی سال است که در شغل پرستاری به مردم خدمت می‌کند. نورمرادی یکی از بسیجیانی است که در طول دفاع مقدس به صورت داوطلبانه در جبهه حضور پیدا کرد و شجاعانه مقابل دشمن جنگید.   حاصل گفت‌وگو با این پرستار جهادگر و رزمنده دفاع مقدس را در ادامه می‌خوانید:   علی نورمرادی ضمن تبریک هفتۀ بسیج، به فرمایش مقام معظم رهبری که بسیج را یک اندیشه، منطق و منظومه فکری نامیدند اشاره کرد و بیان داشت: بسیجیان جهادگران بی‌ادعایی بودند که هشت سال جنگ تحمیلی را با جان‌فشانی‌های خود به پیروزی ختم کردند. آنها مایۀ مباهات ایران اسلامی بوده و هستند، چرا که با فدا کردن جان خود، اجازه ندادند یک وجب از خاک مقدس جمهوری اسلامی ایران به دست دشمن بیفتد. در حال حاضر نیز آنها در مسئولیت‌های مختلف در حفظ کیان نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران سرافراز و شجاع خدمت می‌کنند. عشق به شهادت این پرستار جهادگر در خصوص نحوۀ ورودش به جبهه، گفت: عشق و علاقۀ من و خانواده‌ام به اسلام و حکومت اسلامی از سالها قبل از انقلاب وجود داشت. با شروع جنگ تحمیلی و اشغال خاک وطن که با هدف ضربه به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی انجام شده بود، عشق به امام و شهادت، حس وطن دوستی و علاقه به نظام جمهوری اسلامی هر لحظه من را به مشارکت حضوری در دفاع از وطنم بیشتر و بیشتر ترغیب می‌کرد، ولی سن کم من مانع از حضور داوطلبانه در جبهه‌های جنگ می‌‌شد. به یاد دارم که در اولین روزهای جنگ و حضور داوطلبانه مردمی، جهت مشارکت و ادای دین با ماشین و بلندگو همراه با پرویز نوروزی (اولین شهید شهرستان دره‌شهر) به جمع‌آوری کمک ‌های مردمی می‌پرداختیم. ما بارها و بارها توانستیم کاروان‌های اعزامی را با چند کامیون از کمک‌ها و هدایای جمع شده راهی جبهه کنیم. با صدور فرمان حضرت امام مبنی بر تشکیل بسیج مستضعفین، همکاری تنگاتنگ من با این نهاد شروع شد و همچنان شوق حضور در جبهه‌های جنگ در دلم موج می‌زد. تاب ماندن نداشتم نورمرادی در ادامه تصریح کرد: در سال ۱۳۶۱ که برای تحصیل در رشته های فنی مهندسی، در خوزستان مشغول به تحصیل بودم، با شروع عملیات بیت‌المقدس مجدداً شوق حضور در جبهه در دلم شعله ور شد و برای بار چندم از خانواده‌ام اجازۀ خواستم که در جبهه حضور پیدا کنم؛ اما باز هم با مخالفت شدید آنها روبه‌رو شدم. دلیل مخالفتشان هم سن کم من بود و نهایتا با بازگشت به زادگاهم و ادامه تحصیل مجدداً در سال بعد یعنی سال۱۳۶۲ از خانواده ام برای حضور در جبهه کسب اجازه کردم، که باز هم موافقت نکردند. من دیگر تاب ماندن نداشتم و این بار بدون اجازۀ آنها، بطور مخفیانه کارهای ثبت نام را انجام دادم و در روز اعزام، بدون اطلاع خانواده، سوار بر ماشین اعزام رزمندگان به جبهه شدم و با کاروان اعزامی برای اولین بار رهسپار جبهه شدم. کاروان اعزامی چند بار برای تبلیغات در خیابان‌های دره‌شهر دور زد و مردم طبق معمول برای بدرقۀ فرزندانشان، با گل و اسپند و شیرینی، در خیابان‌ها تجمع کرده بودند. نمی‌دانم پدرم چطور خبردار شده بود. او از کامیون ما بالا آمد و بوسه بر پیشانی‌ام زد و رضایت خودش را برای رفتن من به جبهه اعلام کرد و خوشحالی من برای رفتن دو چندان شد. شوق حضور نورمرادی از شوق رفتنش به جبهه می‌گوید: سیزده- چهارده سال بیشتر نداشتم اما شوق حضور در جبهه احساس بزرگ بودن به من می‌داد. دل تو دلم نبود. رسیدن به فضای جبهه و جنگ برای من حکم دروازۀ بهشت را داشت. احساس می‌کردم می‌خواهم به سرزمین مقدسی پا بگذارم که فقط بوی خوبی و نیکی می‌دهد. ابتدا یک ماه برای ما دورۀ آموزشی در پادگان فرجیان زاده برگزار کردند تا دفاع در مقابل خصم دون را یاد بگیریم. پس از دوره آموزشی راهی خط مقدم در محور قلاویزان شدم. همزمان بسیج دانش‌آموزی کاروانی از دانش‌آموزان را به جبهه آورده بود و من با دیدن همکلاسی‌ها و همشهری‌هایم روحیۀ بهتری گرفتم. سه ماه تابستان را به طور کامل در قلاویزان ماندم. اما از آنجا که حفظ سنگر علم و دانش نیز از اهم وظایف و ضروریات نظام بود، پس از اخذ مجوز از فرماندهان، این دوره را به پایان رسانده و پس از تسویه به مدرسه برگشتم. یک بار دیگر این جهادگر نستوه تصریح کرد: با پایان یافتن مقطع تحصیلی متوسطه بار دیگر و با خیالی آسوده تر در آذرماه ۱۳۶۷ به جبهه رفتم و این بار توانستم شش ماه دیگر را در جبهه‌های نبرد به عنوان خدمۀ آتشبار ۱۳۰(توپخانه) در دفاع از میهن و اسلام و انقلاب حضور یابم. خدمتگزار مردم وی اذعان داشت: پس از آن سال با شرکت در کنکور سراسری قصد ادامه تحصیل کردم و با قبولی در رشتۀ پرستاری و تحصیل در دانشکده پرستاری، باب دیگری از خدمت به مردم کشورم پیش روی من گشوده شد و هم اکنون قریب به سی سال است که در این سنگر مشغول خدمتگزاری به مردم هستم. روحیۀ جهادی در مقابل کوید 19 نورمرادی در مورد کووید 19 بیان داشت: از اولین روزهای شیوع ویروس منحوس کرونا در ایران تاکنون با صلابت و عزمی راسخ، به طور داوطلبانه و بیش از ساعت موظفی حضور در محل کار، به امر مراقبت و پرستاری از مبتلایان به این بیماری در بخش ویژۀ کرونا مشغول بوده و خدمت به هموطن و همنوع را از افتخارات خود می‌دانم، از این رو خدا را شاکرم که زنده‌ام و می‌توانم در این سنگر نیز فدایی مردم کشورم باشم. توصیه‌ها را جدی بگیریم وی متذکر شد: چندین ماه از همه‌گیری ویروس کرونا گذشته و بر شدت آن افزوده می‌شود و باعث خستگی عموم و پرسنل درمان شده است، از مردم بزرگوار تقاضا دارم که ضمن رعایت فاصلۀ اجتماعی در حین ارتباط با افراد، زدن ماسک و شستشوی مرتب و با دقت دست‌ها در تماس با اشیا عمومی، یاریگر ما در مهار این ویروس منحوس شوند. خواهشمندیم از حضور در اجتماعات، خاکسپاری ها، جشن‌ها خصوصاً ملاقات های حضوری در بیمارستان‌ها و پرسه زدن در خیابان‌های شلوغ خودداری کنند و جان خود و همنوعان خود را به خطر نیندازند. توصیه‌ها را جدی بگیریم تا باز هم زندگی بر ما لبخند بزند. پرستار جهادی این پرستار نمونه افزود: حس انسان دوستی اولین عامل گرایش من به سمت انتخاب شغل پرستاری بود. لازمۀ انتخاب این شغل این است كه اطرافیان خود را به خوبی درك كنید و بتوانید از آسایش خود مایه گذاشته و برای بازیابی سلامت آنها به صورت تخصصی امداد رسانی کنید. رعایت اصول اخلاقی، وجدان كاری، ارتباط موثر با بیمار، داشتن درك، صبر و حوصله، به روز بودن و توانایی تصمیم گیری درست و صحیح در شرایط بحرانی از جمله ویژگی های یك پرستار جهادی و نمونه است. درک متقابل مردم از وضعیت سخت پرستاران در ایام کرونایی با رعایت بهداشت در ریشه‌کن کردن این بیماری قطعاً مؤثر است. نورمرادی تصریح کرد: محور اصلی سلامت هر جامعه‌ای پرستار است، یعنی اگر پزشكان كار خود را به بهترین نحو انجام دهند اما پرستار وظیفۀ خود را به خوبی انجام ندهد كار پزشك بی‌نتیجه می‌ماند. پس نیاز است که مخصوصاً در این ایام پرستاران روحیۀ جهادی داشته و صبر و شکیبایی خود را در مقابل وضعیت و بیماران بالا ببرند. شکی نیست که پرستاری یکی از سخت ترین كارها از نظر حجم فشار روحی و جسمی است؛ اما پرستاران با رفتار سرشار از محبت و مهربانی، لبخند زدن و همدردی كردن با بیمار، سعی می كنند از دردهای بیمار و خستگی‎های خود بكاهند. انتهای پیام/

Viewing all articles
Browse latest Browse all 4213

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>